فصل به فصل زندگیم

فصل به فصل زندگیم

خط به خط روزهام
فصل به فصل زندگیم

فصل به فصل زندگیم

خط به خط روزهام

تو رو خدا بفهمید

اغلب اوقات رفتار اطرافیان چنان زننده و چندش آوره که از تمام مردای دنیا متنفر میشم و این تنفر به طور مساوی شخصیت همه مردای اطرافم رو نشونه می گیره بدون توجه به نقشی که توی زندگیم دارن . خواه برادر ، خواه پدر ، خواه پسر ، خواه همسر و ...
به نظرم تنفر ، منفورترین حس دنیاست که مدتهای مدیدی هست که داره آروم آروم توی قلبم ریشه میزنه . ناتوانم از ریشه کن کردنش !
هر شاخ و برگش رو که با تبر فراموشی قطع می کنم با کردار اطرافیان جاش ده تا شاخه جدید سبز میشه !
میخوام ریشه هاشو با داروی توجیه و فراموشی بخشکونم اما به رگ های حیاتیش هر لحظه نفرت بیشتری تزریق می کنن !
وای به روزی که از این تلاش مستمر خسته بشم و نا امید .
وای به روزی که این درخت تنومند بشه و به ثمر بنشینه .
اون وقت دیگه نیش زبونم و زهر کلامم ، منتقم تمام لحظات صبوریم میشه .
کاش قبل از ثمر دادن این درخت ، بفهمن !!!