فصل به فصل زندگیم

فصل به فصل زندگیم

خط به خط روزهام
فصل به فصل زندگیم

فصل به فصل زندگیم

خط به خط روزهام

شاخه به شاخه


1) ** عشـــق ** همچو آتــــش است و تو هیـــــچ گاه یقـــین نـــخواهى داشت کــه قلـــبت را گــرمــا مـــى بخـــشد یـــا خـــانـــه ات را مـــى ســوزانـــد ......!!!

{ البته که می سوزونه و خاکستر میکنه }


2 ) فاصله تان را با آدمها رعایت کنید ، آدم ها یهو میزنند روی ترمز و اونوقت شما مقصرید!!!!

{ دقیقا }


3 ) مواقعی هم هست،که آدم چمدانش را برای رفتن نمی بندد،بلکه می خواهد طرف مقابلش را بترساند !

زن ها ...

همه ی زن ها،برای یک بار هم در زندگانی شان که شده،چمدان های شان را بسته اند !

آدم این کار را می کند که، نگهش دارند .

{ ولی گاهی اوقات باید واقعا رفت چون موندن سوختنه و خاکستر شدن }


4) به بودن ها دیر عادت کن!و به نبودن ها زود،مردم نبودن را بهتر بلدند...!

{ گاهی نبودن ها خیلی بهتر از بودن هاست }


5 ) ادمها را زیاد تنها نذارین تو تنهاییشون یه دنیایی واسه خودشون میسازن که دیگه شما توش نیستین....

{  دنیایی که تو توش نباشی مطمئنا با خیالت شب و روزاش میگذره }


6 ) هــــرگــــز ** عــــاشق ** مشو مـــگر این کــه بـــتوانى همه ى ** عیب هــــاى آدمـــــى ** را تحمل کنى ......!!!

{ عشق و عاشقی فریبه }


7 )  ترسم از این است که یک شب بخواهی به خوابم بیایی و من همچنان به یادت بیدار نشسته باشم...!

{ صد حیف که به خوابم هم نخواهی آمد }


8 ) ﺑﺮﺍی ﻛﻔﺸﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﭘﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺯﻧﺪ ﻓﺮﻗﻲ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ  ﺗﻮ ﺭﺍﻫﺖ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ ﻳﺎ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮی ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻭ  ﻫﻤﻘﺪﻡ ﺷﻮی ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﺍﺧﺮ ﺑﻪ ﺗﺎﻭﻝ ﻫﺎی ﭘﺎﻳﺖ ﻣﻲ ﺭﺳﻲ ﺍﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻛﻔﺶ ﻫﺎ ﺑﻲ ﺷﺒﺎﻫﺖ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﻛﻔﺸﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﭘﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﻣﻴﺰﻧﺪ ﺍﺩﻣﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺁﺯﺍﺭﺕ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ  ﻫﻴﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻓﻬﻤﻴﺪ ﺗﻮ ﭼﻪ ﺩﺭﺩ ی ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻛﺮﺩﻱ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻫﻤﻘﺪﻡ ﺑﺎﺷﻲ..

{ من کفش خوبی نیستم و مطمئنا توهم دچاری}


9 ) یه سری از حرفها هستندکه امکان نداره بشه به گفتار تبدیلشون کرد ؛این حرفا معمولا به اشک تبدیل میشن …

{ آخ که چقدر من از این نوع حرف ها دارم }



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.