فصل به فصل زندگیم

فصل به فصل زندگیم

خط به خط روزهام
فصل به فصل زندگیم

فصل به فصل زندگیم

خط به خط روزهام

داستانی داریم ها


اومده میگه خانوم قرآنمون دوشنبه ها رو گذاشته واسه داستان قرآنی .

میگم خب امروز چی براتون تعریف کرد؟

میگه برامون گفت هارون کافر بوده رفته از فاضل شتر کرایه کنه که بره مکه زیارت ! فاضل بهش کرایه داده . بعد امام سجاد فهمیده به فاضل گفته دوست داری هارون بمیره نتونه پولتو بده ؟ فاضل گفته نه . امام سجاد بهش گفته پس چرا به کسی که دشمن خداست و کافره شتر کرایه دادی !!! فاضلم شتراشو فروخته که دیگه به هارون کافر کرایه شون نده !!!

اول : این داستان که نه سر داره نه ته 

دوم : هارون کافر ؟ زیارت کعبه ؟

سوم : هارون بمیره نتونه پولتو بده ؟ پس چرا به کسی که کافره و دشمن خداست شتر کرایه دادی ؟

چهارم : کجای قرآن همچین داستانی هست که ما خبر نداریم ؟

پنجم اینو واقعا همینجوری واسه چهل تا بچه تعریف کردن ؟

ششم: واقعا همه بچه ها اینجوری درس گوش میدن و یاد می گیرن ؟

هفتم : بعد اینا میخوان بشن آینده این مملکت ؟


حالا این خوبشونه ها

اون یکی از اونور خیابون داد میزنه ببین اسب بود کرایه داد یا شتر ؟!!!!!


یهو شیفته همه شون شدم از دم


( درج عکس و لینک توی وبلاگ من مدتیه کار نمیکنه ! چرا ؟ )


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.