-
اگر درمان تویی دردم فزون باد
چهارشنبه 16 تیر 1395 05:04
کس نمی داند ز من جز اندکی وز هزاران جرم و بدفعلی یکی من همی آن دانم و ستار من جرم ها و زشتی کردار من هر چه کردم جمله ناکرده گرفت طاعت ناورده آورده گرفت نام من در نامه ی پاکان نوشت دوزخی بودم ببخشیدم بهشت عفو کرد آن جملگی جرم و گناه شد سفیدم نامه و روی سیاه آه کردم چون رسن شد آه من گشت آویزان اندر چاه من آن رسن بگرفتم...
-
شعر
سهشنبه 8 تیر 1395 14:08
چون پرستویی که در پرواز نیست بالِ احساسِ من امشب باز نیست پر شده از بغض تنهایـی دلم شور و شـوق و خنـده و آواز نیست رنگ هست اما مرا همرنگ نیست راز هست اما مرا همراز نیست غـیـر از آن نـا آشـنـای آشـنـا هیچ کس با ساز من دمساز نیست بـی بـهـار او ، پـرسـتـوی دلـم هیچ وقـت آمـاده ی پـرواز نیست دل بـه پـایـانِ تمـاشـا بستـه...
-
عبور ثانیه ها
سهشنبه 1 تیر 1395 16:08
بهار هم ثانیه به ثانیه با عبور از جسم و جانمان ، ردپایی از خود به جا گذاشت و گذشت . گذشت تا راه را برای عبور ثانیه به ثانیه تابستان داغ و سبز باز کند ، از جسم و جانمان . ثانیه هایی که شب ها را به روزها می دوزد و هفته ها را به ماه ها و فصل ها را به هم تا سال ها را تجربه کنیم . ثانیه هایی که گاه شادند و کوتاه و گاه...
-
آرامبخش قوی
دوشنبه 31 خرداد 1395 20:09
امروزم از اون روزای ناتموم دردناکه . صد بار جون به لبم میرسه و شب نمیشه . طوفانیم . گرما هم کلافه و عصبیم کرده و اینا همگی دست به دست هم دادن و درست مثل یه بمب آماده انفجارم کردن . به امید خوب شدن حالم میرم سر وقت کتاب اما نمیشه ، نمیتونم . کلیات شمس هم آرومم نمیکنه . میرم سراغ آهنگای قدیمیم و یه آواز پیدا میکنم که به...
-
ملکه ی گدا !
جمعه 28 خرداد 1395 01:14
دوستیای جدید مدلش این جوری شده که روز اول چنان کلاسی برات می گذارن که فکر می کنی با ملکه الیزابت قرار گذاشتی و اومدی بیرون و ته دلت مدام میگی بابا این کجا ! من کجا ؟ چند روز که می گذره یواش یواش به این نتیجه می رسی که پرنسس رو بپیچونی و از این احساس خود کوچک بینی که در مقابلش بهت دست میده خلاص شی ! اما هنوز یک ماه از...
-
افطاری و شام بازیافتی!
شنبه 22 خرداد 1395 01:03
میگن محدودیته که آدما رو خلاق میکنه و من به عینه دیدم و ایمان آوردم از صبح میدونم یه خرید اساسی لازم داریم و خیلی هم با خودم کلنجار رفتم تا باگلوی خشک و دلی که قنج میره واسه یه فنجون چایی ، توی این هوای نه چندان گرم که منو کلافه از خیس عرق شدن میکنه ، برم بازار میوه و تره بار اما به یاد داغی ماشین پارک شده زیر آفتاب و...
-
تفاوت ماه رمضون و شعبون
پنجشنبه 20 خرداد 1395 03:46
از قابلیت های بالفعل ماه رمضون همین بس که حتی جلبکای روی درختا هم به نظر خیلی خوشمزه میان و دیگه این که سر تا سر سال ممکنه آدم بتونه بدون خوردن آب و فقط با رطوبت هوا زنده بمونه اما کافیه که بهش بگن ماه رمضون اومده اون وقته که تف هم تو دهن آدم خشک میشه ، پودر میشه و لب و دهن آدم تبدیل میشه به کویر و این است بنی بشر ،...
-
جای ایران برگر هنوز درد میکنه
چهارشنبه 12 خرداد 1395 01:35
فیلم ایران برگر ؛ نمونه کوچک شده ، طنزآلود ، دردناک و قابل تاملی از جامعه امروزه کشورمون هست با تمام صفات زشت و شرم آوری که هر روز بیشتر از قبل گریبان ما رو می گیره . دو بار دیدمش و جای سیلی هایی که برای بیداری مون میزنه هنوز روی قلب و ذهنم درد میکنه ! :( فیلم نامه : محمدهادی کریمی کارگردان : مسعود جعفری جوزانی با...
-
مستراح کاخ آرزوها
جمعه 7 خرداد 1395 10:01
شب خنک اوایل خرداد ماهه و من خوابم نمیبره . آروم می خزم توی تراس و روی صندلیم می شینم جیرجیرش منو می ترسونه که نکنه همخونه ها بیدار شن و بازم یه سرزنش دیگه ، اما کسی بیدار نمیشه و اتفاقی نمیفته . خونه های روبرو رو از نظر می گذرونم . خونه سمت چپیه تمام چراغاش خاموشه ، از پنجره ساختمان روبرویی یه مرد تا کمر خم شده بیرون...
-
والله که شهر بیتو مرا حبس میشود
پنجشنبه 6 خرداد 1395 10:16
چهارمین فنجون چاییمو کتابم با هم تموم میشن . هوا طوفانیه در نتیجه یه آسمون آبی خوشکل داریم . یکم روی صندلی لم میدم و غرق زیباییش میشم . به پرنده هایی نگاه میکنم که توی این باد و طوفان از رو نمیرن و به شکل خنده داری سعی می کنن خلاف جهت باد به پروازشون ادامه بدن . خندم می گیره ولی درست همون موقع لبخند روی لبام خشک میشه...
-
هعی
یکشنبه 2 خرداد 1395 22:26
دیگه حساب از دستم در رفته که چند روز از چی گذشته ! بهتر ! اینجوری انتظار خیلی چیزا رو ندارم و روزهام آرامش بیشتری داره ( خودم یا فقط روزهام ؟؟؟؟) امروز داشتم فکر می کردم نژادپرست تر و خودخواه تر و بی فکر تر از ما ایرانی ها هم توی دنیا هست؟ آدمایی هستیم که به گذشته های دورمون بیش از حد مفتخریم در حالیکه زیاد هم چیزی...
-
برای مادر فرداها
پنجشنبه 30 اردیبهشت 1395 13:02
کودکم ! کودک نازنینم ! یک سال دیگر بر تو گذشت و من غمگینم ! از این که می بینم چه به شتاب روزهای خوش زندگیت را سپری می کنی و در انتظار رسیدن روزهای بزرگسالی بیتابی ، غمگین می شوم . کودکم امروزت را زندگی کن و هرگز حتی لحظه ای در آرزوی رسیدن به آینده مباش که خواهی نخواهی فرا خواهد رسید . بگذار تا در آرامش این روزهایت ،...
-
تکه پاره هایی از من
دوشنبه 27 اردیبهشت 1395 00:24
* و امشب صیاد خواب آلوده را با خیال خوش شکارش تنها می گذارم منکه می دانم ، صید تا صبح فردا دیگر نفس ندارد . ** رسول عشق و مهربانی من ، معجزه دیدارت ، من کافر به عشق را مومن کرد . *** کاش می دونستی چه مهارت عجیبی داری توی خیس کردن چشمام **** یک روز صبح که از خواب بیدار شدم دیدم توی تک تک سلول های بدنم جاری هستی *****...
-
تاریخ تکرار میشه
پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 14:24
15 سال پیش ، یه صبح شنبه نیمه خنک مهرماهی که مگسا توی یخچالمون تمرین اسکیت می کردن ، طبق برنامه همیشگی مون آماده شدیم تا بریم برای خریدن مایحتاج خونه . اما وسطای راه دل به دریا زدم و تصمیم گرفتم برای اولین بار مواد ترشی و شور بخرم و خودم درست کنم که مثلا همه بگن به به چه کدبانویی ! همه چیز تمومه ! و عملیش کردم اما چون...
-
کاش
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 16:03
همه می نالند از کمبود وقت ، من ز بسیاری آن کاش میشد از زمان ، از عمر ، از لحظه های کشناک بی پایان حاتم بخشی کرد به اونا که لازمش دارن ، اونا که یک لحظه بیشتر زنده بودنشون می ارزه به کل حیات بعضیا . دیگه این روزا و شبای حیرونی و این همه پریشونی که اینقدر آب و تاب نمیخواد ، این همه تفصیل نمیخواد . به ادبیات جوونای این...
-
هارمونی
یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 22:52
صدای اذان ، آسمون ابری ، عطر آش رشته ، نسیم خنک دم غروب ، تنهایی و صندلی و کتابی از جنس رویش سبز و سپید چه هارمونی زیبایی از لذت های ساده و عمیق و ناب زندگی ! پ.ن : عزیزترینم برای تو هم چنین قناعتی در لذت ، آرزو می کنم .
-
مژده ای دل که این فال تو نیکوست
جمعه 17 اردیبهشت 1395 08:57
روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد این چه عیب است بدین بیخردی وین چه خطاست باده نوشی که در او روی و ریایی نبود بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست ما نه رندان ریاییم و...
-
یک روز با یک فروند پسرخاله
پنجشنبه 16 اردیبهشت 1395 22:35
از سر صبح روی صندلی توی تراس چمباتمه زده بودم و چون بخاطر بیماریهای پی در پی اخیر ضعیف شدم و با مختصر سرمای هوا حسابی یخ میکنم و لرز میفته به تنم ، روسری بزرگ پشمیمو دورم پیچیده بودم و کتاب میخوندم . همون که اولین بار با دیدنش گفتی : اوووووووه چقدر بزرگه عین ملافه می مونه ! و من کلی به حرفت خندیده بودم . هیچکس خونه...
-
چون در دل من عشق بیفزود برفتی !
سهشنبه 14 اردیبهشت 1395 07:26
ای دیر به دست آمده بس زود برفتی آتش زدی اندر من و چون دود برفتی چون آرزوی تنگدلان دیر رسیدی چون دوستی سنگدلان زود برفتی زان پیش که در باغ وصال تو دل من از داغ فراق تو برآسود برفتی ناگشته من از بند تو آزاد بجستی ناکرده مرا وصل تو خشنود برفتی آهنگ به جان من دلسوخته کردی چون در دل من عشق بیفزود برفتی شعر از اوحدالدّین...
-
قرص دلتنگی
شنبه 11 اردیبهشت 1395 10:13
کسی قرصی می شناسه که دلتنگی رو درمان کنه ؟ یا دارویی که دلتنگی آدما رو کمتر کنه ؟ یا دست کم عوارض دلتنگی رو کاهش بده ؟ همچین دارویی هست ؟ کسی سراغ داره ؟ من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که میبینم بدآهنگ است ... پ.ن : در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
-
یک تجربه
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395 14:24
هرکسی بهت گفت دوستت دارم ، عاشقتم ، تو خاصی ؛ دلتو بردار و فرار کن . هزار سال نوری ازش فاصله بگیر . این آدم همونیه که اومده تا با خاک یکسانت کنه و بره ! پ . ن : نمیدونم این متن یا شعر از کیه ؟ حال سرچ کردن هم نداشتم تا از هویت صاحبش مطلع شم . هر کسی گفته دستش درد نکنه : شیشه ی پنجره را باران شست از دل من اما چه کسی...
-
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395 14:31
وقتی هیچکس تو را نمیخواند و نمیفهمد برای خودت یک فنجان چای بریز برای خودت یک صندلی به تراس ببر خودت را به مهمانی آفتاب و آسمان دعوت کن لم بده ، کتاب بخوان و چای بنوش و لبخند بزن چون خورشید تنها چون آسمان تنها خودت عاشق خودت شو برای خودت گل بخر شعر بخوان هرچند غم انگیز اما خودت برای خودت همه کس باش
-
آن مرد دیر آمد
یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 13:12
تو اون مردی هستی که نه با اسب سفید اومدی نه با قاطر نه حتی با ماشین تو فقط با تاخیر اومدی وقتی که دیگه چیزی از من نمونده بود رسیدی توی ویروونه هام دنبال چی می گردی ؟ دنبال کی؟
-
اعتدال
شنبه 4 اردیبهشت 1395 12:21
تو دنیای سیاه و سفیدم چه خوبه که هنوز افکارم خاکسترین ! این یعنی اعتدال !
-
انگار تصمیم جدیه
شنبه 4 اردیبهشت 1395 12:19
در حالیکه از دردی آشنا و موذی توی خودم می پیچم گوشیمو چک می کنم ، بازم هیچ خبری ازش نیست ، هیچ کجا . باشه چه فرقی داره که باشی یا نباشی؟ در هر دو حالت درد رو تنهایی تحمل می کنم ، تنهایی گریه می کنم ، تنهایی بار سنگین وجدان رو به دوش می کشم ، تنهایی عاشق می مونم ، تنهایی انتظار می کشم و تنهایی روزامو شب می کنمو شبامو...
-
قشنگ بود
دوشنبه 30 فروردین 1395 10:46
موندن و رفتنت دیگه فرقی نداره واسه من اره روچون فروکنی ، چه در کشی ، چه تو کنی بخیه رو بخیه می زنم به تیکه پاره ی دلم این همه وصله پینه رو چطور میخوای رفوکنی؟
-
منه خدا
دوشنبه 30 فروردین 1395 08:33
من اگر خدا بودم و یه بنده مثل خودم داشتم حتما خیلی زود جونش رو می گرفتم . اونجوری هم این همه نق و ناله هاشو ، خواسته هاشو ، ناشکریاشو نمی شنیدم ، هم از دست یه کرور آدم ناآدم راحتش می کردم ، هم از دست خودشو تردیداشو غصه هاش خلاصش می کردم . الکی که نیست خدا بودم بعدشم این آقای الکی عاشق پیشه اعصاب خرد کنه نازک نارنجی...
-
عاشقانه های خرکی
پنجشنبه 26 فروردین 1395 11:22
از این بازی بچگانه و احمقانه ای که راه انداختی خسته و دلزده هستم . با دست پس زدن و با پا پیش کشیدنات تهوع آور شده . آزارم میدی با حرف زدنات ، با کج فهمیات ، با گلایه هات ، با قهرات . از اینکه یه حرف ساده و معمولی رو مجبور باشم به ده روش مختلف توضیح بدم و تفسیر کنم که مبادا بد برداشتش کنی خسته ام . وقتی این همه اختلاف...
-
گوگل و گاگول
سهشنبه 24 فروردین 1395 00:27
به دوست عزیز گفتم اکانت اسکایپت رو برام بفرست حالا که نشستی اون ور دنیا و کیف و حال میکنی ، هر از گاهی ریخت نحستو ببینم تا اینقدر دلم زود زود برات تنگ نشه تا الان سی و دو نفر رو با همون آیدی مسخرش پیدا کردم که هیچ کدومشوم دوستم نیست بدبخت گوگل با این همه گاگول
-
یه راه حل خوب !
دوشنبه 23 فروردین 1395 08:11
در پایان یک رابطه ، باید رابطه را تمام تمام کنید انگار که مردهای را خاک میکنید . عزاداری واقعی و جدی لازم است و تبدیل فرد به خاطره . هر چیزی که فرد را زنده نگهدارد ، به شما فرصت عزاداری واقعی و اتمام رابطه را نمیدهد . عزاداری طبیعی ، شدید ولی کوتاه است مثل عزاداری مرگ یک عزیز . عزاداری مزمن و طولانی نشانه قبول...