در میان غبار ، سوادی از شهر در دور دست پیداست . این خاک ، این غبار ، اجداد منند که در ریه هایم فرو میروند و رسوب میکنند . این شهر ، زادگاه داغ و تفدیده من است که از دور برایم آغوش گشوده به خوش آمدم . من این خاک را دوست میدارم .
احسنت
سلامبشادی بشادی باشید در وطن و زادگاه تون و در کنار عزیزانتون
احسنت
سلام

بشادی بشادی باشید در وطن و زادگاه تون و در کنار عزیزانتون