ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
یه چشم باز یه چشم بسته توی جات دراز کشیده باشی و منتظر بسته شدن اون یکی پلکت تا خوابت ببره ، یهو یادت بیاد امروز ایمیلاتو چک نکردی . مطمئنی چیز خاصی توشون نیست پس فقط برای خسته کردن اون یکی چشم و پلکت میری یاهو . یوزرنیم میزنی ، پسورد میزنی و بعد از کلی انتظار درست لحظه ای که تصمیم میگیری بیخیال ایمیل شی و بخوابی یهو صفحه بنفش یاهو جلوت ظاهر میشه . نگاهی گذرا به عنوان ایمیلا میندازی و درست زمانیکه با اطمینان به خود نیمه خواب و نیمه هوشیارت میگی دیدی چیزی نبود ؟ حالا بگیر بخواب ؛ اون ته صفحه ، آخرین ایمیل خونده نشده نظرت رو جلب میکنه و در کمتر از آنی انگار به جریان برق وصلت کرده باشن تمام زحماتت واسه خوابوندن خودت هدر بره و سیخ پاشی بشینی توی جات . آخرین ایمیل رو با شوق و ذوق باز کنی و منتظر شی با فس و فس شبانگاهی اینترنت که بی شباهت نیست به چک چک آب از شیر وقتیکه آب قطعه و شیر باز ، صفحه لود بشه و بعد با ناباوری عکس چند جفت کتونی کج و کوله مارک دار رو با قیمتشون ببینی . بعد با خودت بگی چه ربطی داشت ؟ دوباره برگردی تیتر رو بخونی و ببینی بجای بهترین کتاب هایی که به بازار آمده اند نوشته بهترین کتانی هایی که به بازار آمده اند ، بعد عفت کلام که هیچ ، عصمت و حشمت و شوکت و عشرت و نصرتش رو هم ببوسی بذاری طاقچه و چندتا فحش آب کشیده و نکشیده بدون ذکر نام گیرنده ول کنی تو دلت و پدر و مادر هر چی کتانی هست رو لایک کنی و دوباره جون بکنی واسه برگردوندن خواب رم کرده به چشات !
واقعا که !
پ.ن : از اتاق فرمان اشاره کردن عزت یادت رفت .
عزت یادت رفت
اصلاحیه خورد