فصل به فصل زندگیم

فصل به فصل زندگیم

خط به خط روزهام
فصل به فصل زندگیم

فصل به فصل زندگیم

خط به خط روزهام

وسایل در بدر


من معتقدم اصولا جای یک سری چیزها توی تختخوابه !

مثل گوشی موبایل ، آدامس ، یه قوطی کرم ، شارژر ، هنزفری ، یه قلم و چند ورق کاغذ ، یه جلد کتاب ، چند برگ دستمال کاغذی ، یه بطری آب ، یه بسته دستمال مرطوب و اگه جا شد یه سطل زباله کوچولو

نه اشتباه نکنید تنبل نیستم !

مقصر اونایی هستن که نقشه خونه میکشن ، پذیرایی میسازن اندازه زمین فوتبال بعد سایز اتاق و دسشویی یکیه !

خب آدم مجبور میشه تمام وسایلی که عرفا باید روی میز پاتختی و توی کشوهاش بگذاره به طرز ماهرانه ای بالا و زیر و اطراف بالش جاسازی کنه !

خب آدمیزاده دیگه ، خاطراتش رو که مرور میکنه گریش میگیره ، باید دستمال کاغذی دم دستش باشه یا نه ؟ استفاده شده هاشو باید بندازه سطل زباله یا نه ؟ یهو چیزی به ذهنش میرسه که لازمه یادداشتش کنه باید دم دستش کاغذ قلم باشه یا نه ؟ دلش میخواد کتاب بخونه تا خسته شه خوابش ببره باید جایی واسه کتاب باشه یا نه ؟ شب تو خواب تشنه میشه یه چیکه آب میخواد یا نه ؟ اگه خوابش نبرد باید بتونه با گوشیش بیفته توی وبلاگای مردم یا نه ؟ شارژ گوشیش تموم شد شارژر لازم داره یا نه ؟ اصلا شاید نصفه شب که از خواب پرید و بیخواب شد دلش بخواد یه آهنگ با صدای حبیب یا ابی گوش کنه یا نه اصلا دلش خواست هوار هوار گیپسی کینگ بشنوه باید هنزفری باشه یا نه ؟ صبح که چشاش وا میشه تا وقتیکه بالاخره راضی میشه از جاش پاشه بره مسواک بزنه باید آدامس دم دستش باشه یا نه ؟


حالا هنوز فلسفه قوطی کرم و بسته دستمال مرطوب رو نفهمیدم ولی فعلا بگذارین باشن ، باکلاسه !




خوشبختی

خوشبختی یعنی لابلای کاغذات ، لابلای فایلای کامپیوترت ، توی یادداشت های گوشیت ، چندتایی از نوشته هاتو که بلاگفا یکجا پاکشون کرد پیدا کنی .