فصل به فصل زندگیم

فصل به فصل زندگیم

خط به خط روزهام
فصل به فصل زندگیم

فصل به فصل زندگیم

خط به خط روزهام

گلایه از اوس کریم



زنگ زد

 اصلا حوصله نداشتم به نیم ساعت احوالپرسی هاش جواب بدم ، رد تماس کردم

بار دوم هم اصلا جواب ندادم
بار سوم متوجه صدای گوشیم نشدم
فرداش که حالم میزون بود گفتم زنگ بزنم ببینم چیکار داشته . گناه داره ، نکنه دستش زیر سنگ باشه و کمک بخواد ، خدا رو خوش نمیاد اینقده طولش بدم ، یه وقت ازم نا امید نشه و ...
یهو دیدم خدا هم خیلی از آرزوهامو زمانی برآورده کرد که دیگه به دردم نمی خوردن ، موضوعیت نداشتن ، دیگه مهم نبودن
در نهایت منم مثل خودش شدم

پ . ن :
دو کلوم حرف با خود اوس کریم 
آخدا رسمش اینه ؟ اینجوری خوبه ؟ دلگیرم ازت . اینقده از خودت گفتی که فلانی و بهمانی ، یه چشمه شو به وقتش نشونم ندادی .  
اگه یه وقتی به یادم افتادی ، اگه دلت یه وقتی به حالم سوخت ، اگه یه وقت نگاهت بهم افتاد و دیدیم که تا خرخره تو مردابم ، یه خدایی بکن ، بزرگی کن بیرونم بکش ، قبل از اینکه بازم دیر بشه . 
قبل از اینکه خیلی دیر بشه 




نومید


خدایا

دلگیرم ازت که به اسم حکمت و مصلحتت به هر چی که ازت خواستم نرسوندیم .

تو خدا بودی ! از خدا مگه میشه انتظاری جز استجابت دعا و برآورده کردن آرزوها داشت ؟

دلگیرم ازت



زندگی میگذره ولی از روت !





کاش های غیرممکن


بازم یه پنجشنبه جمعه دلگیر دیگه

کاش میشد تمام پنجشنبه ها و جمعه ها رو از تقویم پاک کرد

از روزای زندگی حذف کرد

باید پنجشنبه جمعه ها رو مرد