فصل به فصل زندگیم

فصل به فصل زندگیم

خط به خط روزهام
فصل به فصل زندگیم

فصل به فصل زندگیم

خط به خط روزهام

بلاگ اسکای محبوب

گوشیم که خوب بهم میریزه و هنگ میکنه مجبور میشم ریست فکتوریش کنم و چندین روز وقت بذارم پای تنظیم مجدد ، دانلود و نصب برنامه های مورد نیازم . کارهام روی هم تلنبار میشه . چهارشنبه و پنجشنبه رو کامل تا دیروقت شب میشینم پای انجامشون و بالاخره تموم میشن . حالا نوبت دلخوشی های کوچیکمه که رو به راهشون کنم . چندتا آهنگ ، وبلاگم ، دفترچه یادداشتم و چندتا کتاب صوتی . توی دسترسی وبلاگ می مونم و ترس برم میداره که نکنه بلاک اسکای همه یادداشت هامو پاک کرده ، اگه نه چرا پیام میده وبلاگی با این اسم پیدا نشد ؟ تا ظهر حیرونشم ، درست نمیشه ، با ناامیدی میخوابم . دو ساعت بعد که بیدار میشم دوباره میرم که شروع کنم به کلنجار رفتن با سایت که چشمم میفته به آدرس !

واعجبا !!

توی بلاگفا دارم زور میزنم !!

خلاصه که دمت گرم بلاگ اسکای چند ساله که از امانتی هام محافظت کردی .




هذیان

داشتم فکر میکردم کوچ زورکی من از بلاگفا برام دوتا حسن داشت و یه بدی ( الان یادم نمیاد متضاد حسن چی میشه ) 

اولین خوبیش اینه که کسی اینجا منو نمی شناسه و بدیشم اینه که هیچکس منو نمی شناسه !

دومین خوبیش اینه که اینجا با گوشی راحت میتونم پست بگذارم در صورتیکه اونجا با جون کندن میشد .

فقط گاهی حسرت اون همه چیزی که نوشتم و نسخه ای ازش ندارم و بی خبر پرید رو می خورم . 

مثل امشب .





اول دفتر به نام یزدان

بعد از خراب شدن بلاگفا و در نتیجه پاک شدن کل پستها و  وبلاگم احساس کردم که بلاگفا دیگه جای من نیست ، کاسه کوزه ای هم که نمونده بود تا بخوام جمع کنم و اسباب کشی کنم پس یه لا قبا و دست خالی اومدم سراغ بلاگ اسکای ، امیدوارم اینجا دیگه امانتدار باشه و تراوشات احساس و قلمم و همچنین خاطرات سطر به سطر زندگیمو برام حفظ کنه


الهی به امید تو