ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
حال انسانیت مان خوب نیست ، ما را چه می شود ؟ به جایی رسیده ایم که اگر به ما بگویند حیوان ، باعث افتخارمان می شود . چه گرگ باشیم چه الاغ ، چه تمساح و چه بوزینه ، یا هر موجود دیگری ، افتخارش بیشتر از انسان بودن است . حالمان خوب نیست ؛ روحمان مریض است ؛ شاید هم رو به احتضار . چیزی به نام رحم و مروت و جوانمردی و وجدان و ... در بینمان کمیاب یا شاید نایاب شده . مارا چه می شود ؟ در این لحظه از تاریخ وجودی خویش ، شرمگینم از انسان بودنم که مرا در ردیف پلیدانی چون قاتلان آتناها و بنیتاها و کیمیاها و ... قرار میدهد ! چرا اینقدر تعداد این پلیدان رو به افزایش است ؟ مسئولش کیست ؟ بغض دارم و غمگین و شرمگین ، چشم هایم خیس خیس است و قلبم محز ون و عزادار . حالم خوش نیست !